تعریف ما به عنوان نویسنده با تعریفی که در غرب از نویسنده میشود، فرق دارد. ما به عنوان نویسنده هم باید با حاکمیت مزدور و مدعی اخلاق بجنگیم، هم با کسانی که روبروی ما نشستهاند، به ما لبخند میزنند ولی ماموران بیمزد و مواجبِ سیستم بسته حکومتی هستند. و گاهی از آنها خیلی بدترند.
به عنوان نویسنده همه امکانات از ما گرفته شده. تیراژ کتابها در داخل کشور به صد نسخه رسیده و این جور که من شنیدهام چاپ کتاب هم در حلقه خودی و نه خودی ناشران برای خودش چرخ و واچرخ میزند. نقد کتابهای داستانی و بررسی ادبیات هم انگار بار و بندیلش را برداشته و رفته و همه چیز کاملا زیر سلطه قانون قبیله و قبیلهگراییست. هدف اصلی، نابودی نویسندگان واقعی و عرضه نویسندگان مشابه بوده. کافیست تا عمه شما به گروهی بند باشد تا به عنوان نویسنده و تاثیرگذار و فمنیست و اکتیویست علم بشین.
اما همه امكانات را که از ما بگیرند، ما با انگشت اشارهامان در هوا مینویسیم. مثل رابعه که با خونش بر دیوارهای گرمابه نوشت. ما رابعهایم. کس و کاری نداریم و بکتاش خلاقیت ماست. نفس ما و شور ما… ما کار خودمان را میکنیم.
همینطور که در عکس میبینید سال ۲۰۱۵ آرزو داشتم که این کتابها را منتشرکنم… آن روزها وقتی تکهای از یک داستان را مینوشتم توی فیسبوک، که خبر بدهم مشغول چه کاری هستم علافها و بیکارهها فکر میکردند که دارم فیلم بازی میکنم.
کتابهای زیادی در این ده سال - بعد از نوشتن این پست فیسبوکی- از من منتشر شده - اما «ساعت پنج کنار دریاچه» هنوز منتظر بازنویسی نهایی ست و یا «شکوفه و نمک» کار دارد - «تمام زنانی که میشناسم» هم- که اسمش را بیخود لو دادم و کلی به شکل مسخرهای از این اسم سواستفاده شد و دزدی.
حالا باز دلم میخواهد اینجا لیستی بنویسم برای سه سال آینده، با حذف سفرهای غیر ضروری. امیدوارم بتوانم این کتابها را تمام کنم و بدهم برای چاپ:
۱- کتاب شعر به انگلیسی
۲- مجموعه داستانی که به انگلیسی نوشتم.
۳- دو تا فیلمنامه از روی دو تا داستانی که نوشتهام.
۴- ساعت پنج کنار دریاچه
۵- کتاب کوچینگ یا رهیابی؛ یعنی جلد دوم «به کییف که رسیدم زنگ میزنم» اما نه با این اسم
شما چه برنامهای برای سال آینده دارید یا دو سه سال آینده؟
امیدوارم سال نو برای همه شما سال سلامتی و سرمستی باشد و سختکوشی.
Copies of this work/manuscript/image may not be reproduced without permission from the author. Contact her at moniravanipor@gmail.com for permission to reprint and/or distribute.
منیروی تکرار ناشدنی،
هدف من برای امسال:
۱- پیدا کردن ناشر در ایتالیا
۲- اتمام ترجمه چهارمین کتابم
۳-ادامه خواندن و تمام کردن «یولیسز» جیمز جویس
۴-خواندن و مطاله بیشتر رمان های معاصر
۵-کار کردن روی رمان خودم
خودم رو بهتر بشناسم و باور کنم
بخوانم و بنویسم.
الگوها و عادت های قدیمی قبیله را در خود بشکنم و از نو دوباره بسازم.
سفر کنم
کارهای نکرده و راههای نرفته برم