از نظر خاطراتنویسی و تاثیری که خاطرات گذشته روی نویسنده داره، گاهی سرریز کردن چاه مستراح هم ارزش داره - اینها بهش میگن turning point و برای همین به یاد آدم میمونه - زندان - شکنجه - توهین - شادیهای بینظیر و تاثیرگذار و... میتونن نقاط عطف باشن برای نویسنده.
حُسن کلاسهای خاطراتنویسی اینه که خودم هم مینویسم و کلی خاطره یادم میآد.
در یکی از سفرها بعد از خواندن و فک زدن از آزادی و سنتهای نادرست و شکستن تابوها و ... خانمی که بسیار شیک بود و توی بدنش یه گرم گوشت اضافی نداشت، جلو آمد و گفت:
«نمیدونین چقدر ذکر خیر شما تو خونه ما هست.»
تشکر کردم و خوشحال شدم که تو خونه خانمی به این شیکی از من حرف میزنند.
هنوز تو همین فکر بودم که گفت:
«میشه من خصوصی با شما حرف بزنم.»
آخرای جلسه بود و من از نفس افتاده بودم و سالن باید خالی میشد.
با فاصلهای از دیگران که منتظر نوبت بودن برای حرف زدن، روبروم ایستاد و گفت:
همه این حرفایی که شما گفتین درست. ما خیلی باید رو فرهنگمون کار کنیم. اما همین جور که شما حرف میزدین من به سر تا پای شما نگاه میکردم. با این همه پولی که درمیآرین (وردیه ده دلار بود) و کتابی که میفروشین چرا نمیرین این شکم صاحب مرده و اون غبغب را درست کنین؟ من دکتر سراغ دارم که سرتاپاش سی هزاردلار میگیره و شما رو خلاص میکنه از این خیکی که با خودتون میکشین و این چربیهایی که زیر گلوتون جمع کردین … میدونین مرد، مرده. حتی اگر پسر جهان پهلوان باشه - بیچاره اونم دل داره. هر مردی دلش میخواد تو رختخواب...
دیدم داره بد جایی میره.
گفتم: «خیلی از حسن نظر شما ممنون، اما کاش ده سال زودتر شما به تورم میخوردین.»
گفت: «هنوز دیر نشده ... هنوزم میتونین.»
گفتم: «نه، نمیشه، من ده ساله طلاق گرفتم.»
یه دفه بیحرکت مثل مجسمه ایستاد، بعد ناگهان به خودش اومد، نفس عمیق و بلندی کشید و گفت:
«آخ... میگفتم دوام نمیآرهها ... پس چرا هیچکی هیچی نمیگه؟ … چه خوب طفلکی ....من نمیدونستم ... خب ..یعنی ... مقصودم اینه که ...
حالا این خانم جدیدش چند سالشه؟
گفتم: «بیست و پنج سال از خودش کوچکتره.»
گفت: «حقشه ... حقشه ... بیچاره … خب ... حالا ... شما پ... پولم ازش گرفتین؟»
گفتم: «… بله … دو تا خونه. یکی تو نوادا یکی تو فلورانس.»
یه کمی ساکت شد…
گفت: «این ممکلت به قول شما گوه گرفته، همین جوره دیگه. دادگاه طلاقشون، دادگاه نیست که ... خا
آگوست ۲۰۲۰
Copies of this work/manuscript/image may not be reproduced without permission from the author. Contact her at moniravanipor@gmail.com for permission to reprint and/or distribute.
ینی جوابهای شما که در کمال خونسردی میدید خیلی خوبن 👌🏾
بعد میگم این خانمه چقدر باهوش بوده که بدون اینکه شما بگید فهمیده خانم جدیدی هم وجود داره 😅
خيلى صبورى كرديد . من بودم به هشت قسمت مساوى تقسيمش مى كردم كه ديگه تو كار مردم فضولى نكنه 😂 خيلى سال پيش يك خانمى توى ايران به من گفت : تو كه وضع مالى همسرت خوبه چرا لايپو ساكشن ، ليفتينگ صورت و بوتاكس نمى كنى ؟ گفتم شوهرم منو همينطورى كه هستم دوست داره و عاشقمه 😂ديگه لال شد و حرفى نزد.